هر موقع یکی از بچه های کلاس، بابت پشتیبانی یا کمک علمی ازم تشکر میکنه، من یاد اون دفعه ای که به #اوشون یه مطلب درسی فرستادم، و در جواب خیلی ساده و رسمی با لحن خاصش مثلا ممنون گفته بود، می افتم

ﻣﺜﻻً ﻏﻢ ﻧﺸﺪﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﺖ،(ﺍﻟ) .

درستش این بود در جواب این پیام ساده ی یکی از دخترهای کلاس بابت فرستادن یه سری مطلب در مورد بلاکچین در خصوص ارائه ی امروز صبحش، #اوشون ID این دختره رومیگرفت و چارتا لیچار بارش میکرد که با رضای من چیکار داری و تهدید کنه که میام چشمات رو در میارم

من یکی رو در این حد تهاجمی و تمامیت خواه واسه زندگی م میخوام، اتفاقی که یه سری از طرف #اوشون تو سایت دانشکده افتاد:/ 

البته نه فعلاها باشه واسه وقتش

[مدفن ِ شوق‌های مُرده]

یه جا کنار حاج قاسم...

پرچم یالثارات الحسین(ع) بر فراز گنبد مسجد جمکران

بهراسید که این اول بسم الله است

یکی ,اوشون ,یه ,ی ,جواب ,مطلب ,تهاجمی و ,و تمامیت ,در جواب ,حد تهاجمی ,این حد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قلم زنی روی پلاک و تابلو شهر فیلم ویتا رسانه و فضای مجازی زندگی نامه و اطلاعاتی درباره ی امام سجاد(ع) رایانه Anwinux - انوینوکس بدن خشک کن و سشوار استخری ونوس دانلود سریال عاشقانه 2 بهینه سازی مصرف برق